خاطر،نقش،بالات،كشيدم،تصويرى،پيكر،زيبات،مستانه،كشيدم،شيرين،دهنم،گشت،لبهات،دل،خون،ديده،تماشا،لحظه،چشم،فريبا،تيرگى،موت،شب،وام،گرفتم،روشن،افق،جمله،سراپا
از مجموعه شعر نقاش خیال
در خاطر خود نقش ز بالات كشيدم
تصويرى از آن پيكر زيبات كشيدم
مستانه كشيدم همه اندام تو امّا
شيرين دهنم گشت چو لبهات كشيدم
دل خون شد و از ديده بيامد به تماشا
آن لحظه كه آن چشم فريبات كشيدم
من تيرگى موت ز شب وام گرفتم
روشن چو افق جمله سراپات كشيدم
يك پرده اى از شرم به روى تو فكندم
در خلوت عشق اينهمه زيبات كشيدم
تا آنكه رقيبت نكند جرأت ديدار
يك هاله اى از ناز به هرجات كشيدم
در دل به چنين نقش وفا داده ام امّا
دانى زجفايت چه مكافات كشيدم؟
در محفل خود جايگزين كردمت اى دوست
چون زهره رُخت را به سماوات كشيدم
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)
2126+