غمزه،ابرو،ناز،کالا،اشک،هجر،ماه،سیما،مهر،پرده،رخ،زهره،گفت،شیدای،منست

از مجموعه شعر نقاش خیال

سرو گفتم ،گفت بالاى من ست
قند گفتم، گفت لبهاى من ست

 

بوسه گفتم، گفت این از من بخواه
گفتمش سر، گفت در پاى من ست

 

غمزه گفتم، گفت از ابروم پرس
ناز گفتم، گفت كالاى من ست

 

اشك گفتم، گفت از هجرم بریز
ماه گفتم، گفت سیماى من ست

 

مهر گفتم، پرده از رخ بر گرفت
زهره گفتم، گفت شیداى من ست

 

عرضه كردم قلب خود در پاى او

خنده زد، كاين خانه مأواى من ست

 

زهره را چون ديد در بزم رقيبب

گفت يا جاى تو يا جاى من ست

زنده یاد فاطمه مهدی زاده(زهره)

1369+