یقین،شدسرّحق،بروى،هویدانداندجزخدااسرارحافظ،وفاداراست،با شاخ،نباتش،خوش،یارى،باشدیارحافظ
از مجموعه شعر نقاش خیال
به قربان نگاه پرفسون پر ز تیمارت
به چشم خسته من باد درد چشم بیمارت
از این غیرت همى سوزم که هر شب تا سحر باشد
فروغ روى غیرى پرتو افشان شب تارت
دو صد غم ریخت از جانم چو دیدم روى خوبت را
دو صد جان ریزمت در پا، وگر بینم دگر بارت
چه خوش باشد اگر چینم گلى از بوستان تو
چه غم گر صد هزاران زخم خار آید ز گلزارت
فروزانم چو زهره از فروغ روى ماه تو
همى خواهم زچشم بد خدا باشد نگهدارت
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)
1293+
از مجموعه شعر نقاش خیال
زن از عشق و محبت آفریدند
زن از پاكى و عفت آفریدند
گمان بد مبر بر زن كه زن را
ز تقوى و ز عصمت آفریدند
گِل او را ز كوثر آب دادند
دل او را به جنّت آفریدند
خداوندان عشقش خلق كردند
دلش را پر عطوفت آفریدند
بهشت آرزویش نام دادند
زن از لطف و نجابت آفریدند
جهان بر حُسن رویش خیره كردند
برایش ناز و نعمت آفریدند
و لیكن زهره را چون خلق كردند
سرشتش را ز محنت آفریدند
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)
2046+
از مجموعه شعر نقاش خیال
پشت گردون شده خم بهر مقام استاد
می کند فخر مه و مهر به نام استاد
غیر شاگرد که کاهیدن جانش بیند
که شود با خبر از رنج مدام استاد
یا رب از چیست که این شهر پر از شادى و کام
دمى از عمر نگشته ست به کام استاد
همه دانند که جاى شکر و شهد و شراب
در همه عمر شرنگ است به جام استاد
یاد خوش باد که در دوره شاگردى خویش
همچو جانى به تنم بود کلام استاد
از دل و جان همه در مدرسه کوشا بودیم
ز خدا خواسته بودیم دوام استاد
زنده یاد فاطمه مهدی زاده(زهره)
1186+
از مجموعه شعر نقاش خیال
دلم شیدا شد از اشعار حافظ
جهان زیبا شد از گفتار حافظ
لب شیرین ندارد اعتبارى
به پیش لعل شكّر بار حافظ
غم از دل پاك سازد جان ببخشد
همین گنجینه آثار حافظ
نباشد هیچكس همپایه او
ندارد هیچكس پندار حافظ
یقین شد سرّ حق بر وى هویدا
نداند جز خدا اسرار حافظ
وفادار است با شاخ نباتش
خوش آن یارى كه باشد یار حافظ
میان عرش اعلا جاى دارد
همیشه روح نیكوكار حافظ
ربوده قلب مشتاقان به شوخى
زدوده غم ز دل افكار حافظ
دلش روشن چو نور آفتاب است
که باشد شمع شام تار حافظ
دلانگیز است چون رؤیاى شیرین
نگارى کو بُود دلدار حافظ
زگل زیباتر و نیکوتر آید
که باشد در گلستان خار حافظ
مسلّم باَشَدش یا رب هزیمت
كه دارد او سر پیكار حافظ
صبا آمد زكوى او معطر
فداى خاك عنبربار حافظ
یقینش ساقى كوثر دهد جام
كه بوده باده نوشى كار حافظ
شده خاموش آتشخانه پارس
چو دیده كلك آتش بار حافظ
درون بحر دانش دُر یكتاست
فریبا طبع گوهر بار حافظ
شده خاموش آتشخانه پارس
چو دیده كلك آتش بار حافظ
درون بحر دانش دُر یكتاست
فریبا طبع گوهر بار حافظ
چو او را حافظ قرآن بدانند
بنازم دانش سرشار حافظ
لبش شیرین تر از شهد و نباتست
كه سازد بازگو اشعار حافظ
ضمیرش روشن و طبعش بلند است
كه دون طبعى نباشد كار حافظ
عتیقه گر نباشد از چه گردد
فزونتر هر زمان مقدار حافظ
لسان الغیب گفتند آفرین باد
به افكار و دل هشیار حافظ
مگر با فكر زهره شد هم آواز
همیشه خاطر بیدار حافظ
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)
1609+
از مجموعه شعر نقاش خیال
نسیم صبح امیدم نوید باد جنّت داد
سحرگه مِى فروشم آمد و جامى به منّت داد
چو شیدا گشتم از آن جام و شستم زنگ غمها را
غزلخوان دلبرم آمد سروشم از محبت داد
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)

سروش محبت
1360+
از مجموعه شعر نقاش خیال
زلعلت شربت وصلم چشاندى
ز مژگان تیر بر قلبم نشاندى
زچشمانت زدى آتش به جانم
ز هجرانت ز چشمم خون فشاندى
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)

دوبیتی
1223+
از مجموع شعر نقاش خیال
به هر لحظه ز عشقت یاد کردم
به هر جا از غمت فریاد کردم
شدم چون خسته از هجران رویت
ز دست هجر تو بیداد کردم
زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)
1338+