از مجموعه شعر نقاش خیال

اى كتاب من و اى همدم من
مونس شادى و رنج و غم من

 

اى كه اسرار دلم می دانى
همه جا راز مرا می خوانى

 

هر چه گفتى به من از یارى بود
از وفا بود و مددكارى بود

 

هر شبم دانشم افزون سازى
قصرها در دل هامون سازى

 

هر چه دارم ز تو اندوخته ام
ز تو هر طرح نو آموخته ام

 

هر ورق بر ورقت دنیائیست
یك جهان دلكشى و زیبائیست

 

گه سخن از كُه و دریا گوئى
گاه از عرش و ثریا گوئى

 

قصه ها بهر من آغاز كنى
هر زمان عقده دل باز كنی

 

گه ز شاهان و گه از كارگران
گه ز ناكامى و رنج دگران

 

قصه ها گاه ز شب گاه ز روز
گاه از مشعل گیتى افروز

 

گه ز گل و گاه ز بلبل گوئى
گه ز خیرى و ز سنبل گوئى

 

گه بهارى چو بهشت آوریَم
همه زیبائى و زشت آوریَم

 

گاه از دین سخن آغازى تو
گه فسون كار و فسون سازى تو

 

گه نویدم دهى از خوشبختى
گه ز آرامش و گاه از سختى

 

سخن از رستم و سهراب كنى
با چنین قصه مرا خواب كنى

 

گهی از كوروش آن شاه بزرگ
می كنی ساز گه از گله وگرگ

 

سُخنت نغز و دل انگیز بُـود
هم فرح بخش و طرب خیز بُـود

 

عشق ها چاشنى صحبت توست
داستان ها اثر همت توست

 

همه نام نشانم ز تو باد
روشنى دل و جانم ز تو باد

 

تا تو را دارم اى مونس جان
نشوم بى هدف و بى سامان

زنده یا د فاطمه مهدی زاده

1381+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.