لب،نوشین،حلاوت،چشمه،نوش،چشم،جادو،خدا،فرصت،بمیرم،حضرت،دوست

از مجموعه شعر نقاش خیال

هدیه اى لطف كرده بر من دوست
(هرچه از دوست می رسد نیكوست)

 

جان به قربان هدیه دادن او
كه هر آن نیكوئى بُود با اوست

 

قلب و جان منست و آفت دل
دلبر من كه چون گلى خوشبوست

 

چشم او آیتی ست از مستى
رخ خوبش نمونه مینوست

 

شادم از اینكه یار پر مهرم
خوشزبانست و خرّم و دلجوست

 

مهر او قلب من كند تسخیر
عشق او جاى كرده در رگ و پوست

 

لب نوشین و پر حلاوت او
چشمه نوش و چشم او جادوست

 

اى خدا زهره را بده فرصت
تا بمیرد به راه حضرت دوست

زنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)

1826+