فانوس،چشمت،فراراه،بیگانگی،بگریز،نماز،صبح،افول،ماه،منتظر،کوره،راه،عشق،سایه،دیوا،گل،بوسه،لبها،بچینم
از مجموعه شعر نقاش خیال
به پاس اینهمه شب زنده داری ها
نمی خواهى شبى را شمع بزم خالیم گردى؟
به پاس اینهمه مهر و محبتها
نمی خواهى وفا را همدم و همراه خود سازى ؟
بیا فانوس چشمت را فرا راه شبم آویز
و از بیگانگى بگریز
نماز صبح را بعداز افول ماه می خوانم
پس از آن منتظر بر راه می مانم
كه در آن كوره راه عشق شاید سایهات را روى دیوارى ببینم من
و بعد از آن گل بوسه ز لبهایت بچینم من
گل بوسه چه خوشبو و چه خوشرنگ است
از آن لبها كه گفتارش خوش آهنگ است
چرا باید من و تو با جدائیها دو تا باشیم
بیا تا ما بسازیم از تو و از من
بیا با هم دو تایى همدل و همداستان باشیم
زنده یادفاطمه مهدی زاده (زهزه)